کجاوه سخن -4

نويسنده: اسدالله بقایی نایینی

مقدمات ادب فارسی

درآمد
اَبَر كاخ عظيم زبان شيرين پارسى را دوازده رواق زبرجدنشانِ شعر است چون:رباعى و غزل؛ و چندين سرسراى مقرنس شده نثر چونان: مسجّع و مصنوع.
حديث ماندگارى اين سترگ‏بناى معظم را در كجاوه سخن به اجمال بيان و آن‏را با روايت پديدار شدن رباعى آغاز مى‏كنيم:
«حكايت كنند، يعقوب ليث صفّار - كه در ديار عجم اول كسى است كه برخلفاى بنى‏عباس خروج او بود -، پسرى داشت كوچك و او را به غايت دوست‏مى‏داشت، روز عيد آن كودك با كودكان ديگر جوز مى‏باخت، امير به سر كوى رسيدو به تماشاى فرزند ساعتى بايستاد، فرزندش جوز بينداخت و هفت جوز به گوافتاد و يكى بيرون جست، اميرزاده نااميد شد، پس از لمحه آن جوز نيز بر سبيل‏رجع‏القهقرى به جانب گو غلطان شد، اميرزاده مسرور گشت و از غايت ابتهاج برزبانش گذشت كه: غلطان غلطان همى رود تا لب گو.
امير يعقوب را اين كلام به مذاق خوش آمد. ندما و حكما را حاضر گردانيدند وگفتند كه اين از جنس شعر است و روا بود. ابودلف عجلى و وهب‏ابن الكعب به‏اتفاق به تحقيق و تقطيع مشغول شدند، اين مصراع را نوعى از بحر هزج يافتند.مصرعى ديگر به تقطيع موافق آن افزودند و يك بيت ديگر موافق آن ضمّ كردند ودو بيتى نام كردند و چند گاه دو بيتى مى‏گفتند تا فضلا لفظ دو بيتى را نيكو نديدندكه اين چهار مصراعى است و رباعى نيز مى‏شايد گفتن».(1)
بدين‏سان كلام موزون از دل سخن پارسى زاده شد و به روزگار سامانيان رونق‏يافت و با ظهور شاعرانى چون رودكى - پدر شعر پارسى - دوران تازه‏اى در شيوه‏محاوره فارسى زبانان آغاز شد كه بيش از هزار سال استمرار يافته و موجد خلق‏يكى از بزرگ‏ترين آثار ادبى ملل عالم گرديده است.
رودكى، فردوسى، عطار، نظامى، سعدى، مولانا، حافظ و... سرود خوانانى‏هستند كه از پَس اوراق تاريخ و زمان همواره و پيوسته آن سرود را تبليغ كرده‏اند كه:غَلطان غلطان همى...
كلمه
كلمه(2): از تلفيق چند حرف، كلمه به وجود مى‏آيد كه 7 نوع است.
اسم، فعل،ضمير، صفت، قيد، حرف و صوت.
اسم، كلمه‏اى است براى ناميدن شخص يا شى‏ء.
فعل، كلمه‏اى است كه انجام امرى را بيان مى‏كند.
ضمير، كلمه‏اى است كه بر جاى اسم مى‏نشيند.
صفت، كلمه‏اى است كه ويژگى اسم را بيان مى‏كند.
قيد، كلمه‏اى است كه حالت فعل را تبيين مى‏كند.
حرف، به‏خودى‏خود معنايى ندارد ولى باعث پيوند اجزاء جمله مى‏شود.
صوت، كلمه‏اى‏ست كه احساس و عاطفه‏اى را بيان مى‏كند مثل كاش.
جمله
- جمله، مجموعه‏اى‏ست از چند كلمه كه پيام خاصى را از گوينده به شنونده‏منتقل مى‏كند.
- جمله، چهار نوع است: خبرى، پرسشى، امرى و عاطفى.(3)
صفت و موصوف
- صفت و موصوف: اسم، زمانى با كسره به صفت يا اسم ديگرى اضافه‏مى‏شود كه آن را صفت و موصوف خوانند چون: پدر مهربان، مادر فهميده.
مضاف و مضاف‏اليه،انواع اضافه
اگر دو اسم با علامت كسره به دنبال هم آيند اسم اول‏را مضاف و اسم دوم را مضاف‏اليه گويند مثل كوه سبلان.
1. اضافه ملكى
2. اضافه تخصيصى
3. اضافه توضيحى
4. اضافه بيانى
5. اضافه تشبيهى
6. اضافه استعارى
7. اضافه اقترانى
8. اضافه‏بنوّت
به ترتيب مثل: كتاب حسن، كلاس درس، كشور ايران، انگشترى طلا، لب لعل،دست روزگار، دست ادب و رستم زال.
انواع كلام
سخن يا كلام بر دو قسم است:
الف - نثر
ب – نظم
منبع: سوره مهر